أَیْنَ الْأَنْجُمُ الزّاهِرَةُ...؟

اذْهَبُواْ فَتَحَسَّسُواْ مِن یُوسُفَ

أَیْنَ الْأَنْجُمُ الزّاهِرَةُ...؟

اذْهَبُواْ فَتَحَسَّسُواْ مِن یُوسُفَ

امام الرئوف...

سه شنبه, ۳ شهریور ۱۳۹۴، ۱۱:۵۱ ب.ظ

به نام او...

می گفت اگر بخواهند جایی عملیات کنند اول سر نیروی ویژه می فرستند تا هم محل عملیات را شناسایی کنند و هم آنجا را کمی آماده کنند و دست آخر برای پشتیبانی و امارت بقیه نیروها آماده باشند...

کفشداری زیر پله شماره 11! دلم می خواهد بپرم و پیرمرد خمیده را ببوسم از بس که عاشق لبخندش شده ام...! همان کفشداری که اگر از فواره گوهرشاد وقتی که رو به گنبد ایستادی هفت قدم به سمت راست بروی و بعد خودت را جمع کنی و چند قدمی را که هیچ وقت یادم نماند بشمارمشان به سمت جلو بروی! وارد که می شوی دو تا انتخاب برایت گذاشته اند! دوراهی که هیچ وقت نفهمیدم کدامشان را باید انتخاب کنم...!

می گفت من به فدای شما ای امام شب قدر که خودتان رقم زدید و آمدید اینجا تا سالها بعد امارت کنید سربازانی را که از دوریتان خسته اند و آمده اند تا بانی عملیات اشراق نور باشند...

همیشه همینجوری می شود! تا پایم می رسد به کنجی روی فرش های حرم همه ی حرف هایم یادم می رود... اصلا انگار که طبیعی ترین واکنش خلقت باشد زانو هایم جفت می شوند و من سرم را رویشان آرام می گذارم و ذهنم انگار که خالی ترین محفظه دنیا باشد سکوت می کنم...!

می گفت اصلا برای همین است که صاحب تمام خزانه های عالم آمده اینجا...می گفت مگر نشنیده اید که بزرگترین لشکر امام(ع) از ایران راه خواهد افتاد...مگر پیامبر(ص) نفرموده اند که از خراسان راه می افتد...! خزانه دار عالم آمده !قبل از عملیات ! آمده تا هرچه که نیاز دارید بهتان بدهد...!

می گویم که آخه راستش را بخواهید بحث آهو و ضمانت و این حرف ها نیست...! می گویم که بحث چیز دیگریست...! می گویم بحث نگاهتان هست...! از همان ها که یحتمل به چشمان آهو کردید...

می گفت صاحب کلمه ایجاد رفیقانه آمده تا همه چیز را بگیرد و آنچه باید را ایجاد کند...! می گفت مامون و ... بهانست! هدف چیز دیگری بوده! می گفت امام الرئوف آمده...

می گویم یابن فاطمه(س) تولدتان مبارک...! می گویم که دلمان باز برای عطرهای حرم، برای دریای نور گوهرشاد، سحرهای بهشتی...تنگ شده است...

یادم نیست که می گفت...! اما مگه نه اینکه فرمودید نمک سفره تان را هم از ما بخواهید...!

بقیش را خودتان می دانید دیگر...!

پ.ن: امشب دعا زیاد دارم، اصلا امشب مادر مهربان امت(س) شاد هستند... فاطمه جان می شود امشب دوباره لباس نو تنمان کنید، می شود عیبهایمان درون خانه خودتان اصلاح کنید؟ میشه نگذارید بقیه متوجه بشوند و خودتان مادرانه اصلاحش کنید... می شود شما ما را امشب ببرید محضر امام(ع)...؟

 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۰۶/۰۳
علی...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی