أَیْنَ الْأَنْجُمُ الزّاهِرَةُ...؟

اذْهَبُواْ فَتَحَسَّسُواْ مِن یُوسُفَ

أَیْنَ الْأَنْجُمُ الزّاهِرَةُ...؟

اذْهَبُواْ فَتَحَسَّسُواْ مِن یُوسُفَ

پیش نوشت1: اربعین پارسال حکما نشانی از فعل قدرتمند امام حی و امام شب قدر بود...
پیش نوشت 2: کاش بیایم از این فعل امام(ع) متوجه بشیم که تنها راه رستگاری ما یک چیز هست...همه با هم به سوی امام(ع)
پیش نوشت3: می بینید وقتی فقط هدف امام(ع) باشد غذا و نعمات دنیایی هم از آسمان می بارد انگار... فقط کافیست کنار جاده را ببینید که چطور انواع و اقسام غذاها برای زائران آمادست...
پیش نوشت4: خدا خیر بدهد جمکران را؛ بابت برگزاری "مجموعه نشست های علمی نظام اربعین در حرکت به سوی جامعه آرمانی"  خدا خیرشاند دهد که از این فعل عظیم به سادگی نگذشتند...

ه گزارش روابط عمومی مسجد مقدس جمکران، حجت الاسلام والمسلمین انصاری بحرینی در دومین جلسه از نشست های علمی "نظام اربعین در حرکت به سوی جامعه آرمانی" گفت: مساله اربعین مستقل از فرایند شکل گیری  کاروان صالحین که پس از هبوط حضرت آدم شروع شد، نیست.
وی افزود: پس از هبوط آدم(علیه السلام) همه انبیا، به خصوص حضرت ابراهیم(علیه السلام) ذکر می کند که خداوندا مرا به صالحین ملحق کن؛ پس صالحین یک مجموعه خاص هستند نه صرفا کسانی که عمل صالح انجام می دهند؛ حضرت سلیمان نیز از خداوند می خواهد که به جمعیت صالحین ملحق شود؛ حضرت یحیی، ذکریا، الیاس به خصوص حضرت عیسی(علیه السلام) نیز چنین مبنایی را مطرح می کنند.
استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: این کاروان می‌بایست همیشه در زمان غیبت دیده شود؛ این حرکت به سوی امام حسین(علیه السلام) یک تجسد و نمونه ای از کاروانی است که قرار است به امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) ملحق شود؛ این عمل اربعین یک کنش عملیاتی به سوی کاروان صالحین است.
پژوهشگر عرصه مهدویت خاطرنشان کرد: در خصوص پیاده رفتن به سوی حرم امام حسین(علیه السلام) روایات بسیاری داریم؛ امروزه بسیاری از اعراب پس از رسیدن به حرم پیش از زیارت بر می گردند زیرا آنها می دانند که طی مسیر برای رفتن به کربلا پاداش عظیم دارد.
انصاری بحرینی بیان کرد: جریان مسیر و راه رفتن به سوی کربلا، فی حد نفسه به تنهایی ثواب دارد، چه زیارتی پس از آن صورت بگیرد یا نگیرد؛ علمای ما از جمله آیت الله شاهرودی(ره) از قدیم کاروان هایی به سوی کربلا اعزام می کردند و با آنها همراه می شدند.
وی افزود: این مسیر اربعینی هر سال تکرار می شود؛ در عمل همه ویژگی های آن حرکت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) در این حرکت اربعینی وجود دارد؛ از جمله آنها، حس امنیت است؛ وقتی انسان وارد این فضا می شود، احساس امنیت کامل می شود.استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: از جمله این مسایل می توان به فراوانی غذا و حس سیری و عدم نگرانی از گرسنگی اشاره کرد؛ در این مسیر نیز هیچ کسی غم و غصه نان و غذا و آب و استراحت ندارد و همه چیز برای مردم وجود دارد؛ این جریان قطعا تابلو و البته مقدمه ای است برای حرکت به سوی حضرت ولی عصر(علیه السلام) است.
پژوهشگر عرصه مهدویت خاطرنشان کرد: جریان اربعین همچون جریان غدیر است؛ این حرکت اربعینی از سوی صحابی  ای بود که حتی یک کیلومتر هم نمی توانست راه برود؛ خداوند جابر را برای همین کار زنده نگاه داشت؛ خداوند چند نفر را برای چند کار بزرگ زنده نگاه داشت، از جمله آنها می توان به سهل ساعدی، ابوسعید خدری، زیدبن ارقم و ...اشاره کرد.
انصاری بحرینی بیان کرد: جابر یک شخص به ظاهر سیاسی نبود و فکر هم نمی کردند که جابر چنین کاری انجام دهد؛ زیرا بنی امیه می گفتند که امام  ؛ خارجی بوده است و کشته شده است؛ تصور می کنم که ام سلمه به جابر قبل از خبر رساندن بشیر اطلاع داد که امام شهید شده است و باید به کربلا بروی. وی  در مثالی افزود: آیت الله العظمی اراکی را خدا حفظ کرد که جریان مرجعیت را از امام راحل به مقام معظم رهبری منتقل کند و جامعه را به یک آرامش برساند؛ جابر زنده ماند که این جریان را به عالم برساند؛ این کار خدایی را باید به همه عالم برسانیم؛ حرکت جابر بسیار کند بودتمام جملات و حرکت جابر این بود که به همه مردم آموزش بدهد که آداب زیارت امام حسین(علیه السلام) چگونه است؛ دشمن می خواست به مردم القا کند که امام حسین(علیه السلام) را خداوند کشته است ولی او همه این نقشه ها را خنثی کرد.
استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: این جریان ارتباط تنگاتنگی با آینده دارد؛ زیرا امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) فرزند امام حسین(علیه السلام) است؛ کربلا محل گمشده ها است و هرچه گم شده است در آن پیدا می شود؛ اگر غدیر و مهدویت گمشده است در کربلا یافت می شود؛ حرکت به سوی کربلا، مساوی است با دعای ندبه؛ مساوی است با خطبه زینب(سلام الله علیها) و سوره یوسف و حرکت انبیا به سوی مهدویت.
پژوهشگر عرصه مهدویت خاطرنشان کرد: این شکوه اربعینی از نشانه های ظهور است زیرا این جریان به مثابه همان جریان ظهور است؛ نکته ای که در این بین وجود دارد این است که بیشترین گروه ها  و فرق و نیز احزاب بسیاری در عراق وجود دارد؛ ولی در اربعین هیچ اختلافی بین آنها دیده نمی شود و همه آنها به یک نکته توجه می کنند؛ همه رویکردهای اختلافی آنها عوض می شود بر این که این جریان باید تقویت پیدا کند.
انصاری بحرینی بیان کرد: عاشورا زمان و وقت گریه کردن است؛ وقتی که عاشورا تمام شد به دنبال این هستیم که چگونه این قیام را تازه کنیم که در اینجا نوبت به اربعین می رسد که در این اربعین این حوزه قیامی را تازه کنیم.
اربعین به ما می گوید که پس از گریه عاشورایی نایستیم و به دنبال حرکت بر مبنای ولایت باشیم؛ باید پیاده به دنبال امام برویم وبا امام بیعت کنیم و با امام همراه شویم؛ این بحث همان روح دعای ندبه است که همه ما خود را در محضر حضرت امام مهدی(عج) می بینیم.
استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: جریان ما ادریک در قرآن را باید در خصوص اربعین نیز بیان کنیم؛ در زمان غیبت باید به این مرحله برسیم که ما ادریک ماالحسین(علیه السلام)؛ یکی از ابعاد اربعین نشان دادن ما ادریک است؛ در اربعین این حس وجود دارد که در زمان غیبت عظمت حضرت را بفهمیم و به سوی ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه) پیش برویم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۴ ، ۱۱:۵۵
علی...

بسم الله الرحمن الرحیم

مقدمه:
طبق آیات و روایات پرتعدادی که داریم، می دانیم که یک دوره زمانی قبل از آمدن انسان ها به دنیا وجود داشته است به نام عالم ذر که قسمتی از عالم برزخ هست. در این دوره تمام انسان های طول تاریخ از ابتدا تا آخر در غالب بدن های ذره ای وجود داشته اند و خدای متعال امتحانی برپا می کند و اتشی که نمی دانیم از چه جنسی بوده برپا شده است و فرمان عبور از آن صادر شده است. آنان که سبقت گرفتند شدند السابقون، آنان که با تاخیر و شاید تردید رفتند شدند اصحاب الیمین و آنان که مخافت کردند شدند اصحاب الشمال... در اون زمان خدای متعال از گروه های مختلف عهد و میثاقی می گیرد که ناشی از تابیده شدن انوار مختلف به آن بدن هاست. و اهدافی بزرگ را پیمان می گیرد. یعنی این دنیا فرصتی مجدد است برای اصلاح رفتارهایمان... برای رشدمان... برای جبران گذشته و برای عزم در انجام پیمان هایمان. وضعیت ما در عالم ذر نسبت به دنیا را می توان مانند یک باشگاه رزمی در نظر گرفت. باشگاهی که همه ما در آن هستیم و حالا عده ای آمده اند و قصد مبارزه دارند، مربی همه را می نشاند کنار زمین مسابقه و دانه دانه صدا می کند. همه ما شاهد مبارزه ان فرد هستیم و نقاط ضعف و قوت او را می بینیم. آن فرد تا مدتی مبارزه می کند و بعد فرصت او تمام می شود و مربی نفر بعد را روانه می کند... آن زمین مسابقه دنیاست، حریف رزمی ابلیس، فضای کنار زمین عالم ذر و تماشگران در نوبت بدن های ذره ای ما که یکی پس از دیگری نوبتشان می شود و روانه دنیا می شوند.
 

وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرّیَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلی أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلی شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیامَةِ إِنّا کُنّا عَنْ هذا غافِلینَ (اعراف-172)

و (به خاطر بیاور) زمانی را که پروردگارت از پشت و صلب فرزندان آدم، ذریه آنها را برگرفت؛ و آنها را گواه بر خویشتن ساخت؛ (و فرمود:) «آیا من پروردگار شما نیستم؟» گفتند: «آری، گواهی می‏دهیم!» (چنین کرد مبادا) روز رستاخیز بگویید: «ما از این، غافل بودیم؛ (و از پیمان فطری توحید بی‏خبر ماندیم)»!

وَ إِذْ أَخَذَ اللّهُ میثاقَ النَّبِیِّینَ لَما آتَیْتُکُمْ مِنْ کِتابٍ وَ حِکْمَةٍ ثُمَّ جاءَکُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَکُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ قالَ ءَ أَقْرَرْتُمْ وَ أَخَذْتُمْ عَلی ذلِکُمْ إِصْری قالُوا أَقْرَرْنا قالَ فَاشْهَدُوا وَ أَنَا مَعَکُمْ مِنَ الشّاهِدینَ (آل عمران-81)

و (به خاطر بیاورید) هنگامی را که خداوند، از پیامبران (و پیروان آنها)،پیمان مؤکّد گرفت، که هرگاه کتاب و دانش به شما دادم، سپس پیامبری به سوی شما آمد که آنچه را با شماست تصدیق می‏کند، به او ایمان بیاورید و او را یاری کنید! سپس (خداوند) به آنها گفت: «آیا به این موضوع، اقرار دارید؟ و بر آن، پیمان مؤکّد بستید؟» گفتند: «(آری) اقرار داریم!» (خداوند به آنها) گفت: «پس گواه باشید! و من نیز با شما از گواهانم.»

وَ إِذْ أَخَذْنا مِنَ النَّبِیِّینَ میثاقَهُمْ وَ مِنْکَ وَ مِنْ نُوحٍ وَ إِبْراهیمَ وَ مُوسی وَ عیسَی ابْنِ مَرْیَمَ وَ أَخَذْنا مِنْهُمْ میثاقًا غَلیظًا (احزاب-7)

(به خاطر آور) هنگامی را که از پیامبران پیمان گرفتیم، و (همچنین) از تو و از نوح و ابراهیم و موسی و عیسی بن مریم، و ما از همه آنان پیمان محکمی گرفتیم (که در ادای مسؤولیت تبلیغ و رسالت کوتاهی نکنند)!

 

در آیه اول خدا بنی آدم یعنی عموم انسان ها را مخاطب قرار می دهد و پیمان عالم ذر که من باب ربوبیت خودش بوده است را یاداوری می کند. البته با توجه به روایات ذیل این آیه شجره ربوبیت در پیمان مطرح بوده است و محبت و ولایت عترت نیز جز مصادیق پیمان بوده است... اما فعلا راجع به آن صحبت نمی کنیم. طبق این آیه کمترین میزان پیمان که برای کل انسان ها مطرح شده است ربوبیت خداوند بوده است.

اما در ایه دوم قضیه خیلی جدی تر می شود. این بار خداوند دسته ای خاص از انسان ها که در همان عالم انتخاب شده اند را مخاطب قرار می دهد. این پیمان که مخاطب آن انبیا هستند سه مرحله دارد. اول دورانی که خداوند انبیا را به نقطه ای می رساند که در آن نقطه مهمترین عطایی که به شما داده می شود موضوع کتاب و حکمت است. لَما آتَیْتُکُمْ مِنْ کِتابٍ وَ حِکْمَةٍ . نه اینکه کل یک کتاب را به هرکدام از انبیا عطا کند. بلکه طبق واژه "من" به هرکدام از انبیا بخشی از یک کتاب داده می شود. یک کتاب واحدی وجود دارد که بخشی از آن به هرکدام از انبیا داده می شود. طبق این فراز از آیه دوران انبیا(ع) دوران عطای کتاب و حکمت بوده است. به عنوان مثال در زمان نوح(ع) این همه شیاطین فتنه کردند، این همه نوح(ع) را زدند اما تنها چیزی که برای نوح (ع) مهم بوده است، بهترین بودن برای دریافت کتاب و حکمت بوده است. زیرا او با این دو عنصر باید بتواند ماموریت هایی در آینده را انجام دهد. قسمت دوم پیمان می فرماید ثم= پس از مدتی، بعد از همه شما یک رسولی خواهد آمد که شما را تصدیق می کند. این دوره برای انبیا قرار نیست اتفاقی بیفتد. اما دوره ای دیگر هست که مشخص می کند اصلا چرا باید به انبیا کتاب و حکمت داده شود. در قسمت سوم خداوند می فرماید بعد از آمدن این رسول باید به او ایمان بیاورید و او را نصرت کنید. درواقع این آیه از ایمان و نصرت رسول الله پس از آمدن او صحبت می کند. آن ایمانی که رسولان نسبت به پیامبر اکرم داشته و در انجیل و تورات و ...گفته اند در این آیه مطرح نیست. این قسمت از آیه از نوعی از ایمان صحبت می کند که مربوط به بعد از آمدن رسول است. واضح است که بعد از اسلام تا کنون نصرت پیامبر اکرم توسط انبیا اتفاق نیفتاده است و این آیه مربوط به مقطعی عظیم در آینده است. یعنی نصرت خلیفه رسول، مهدی(عج) که همان نصرت رسول است. به نظر می رسد باید تعریفی از نبوت ارائه کرد که به دوران آخرالزمان ربط داشته باشد. تعریفی از نبوت که هدف آن متصل به آخرالزمان و نصرت پیامبر باشد.

حالا شاید بشود پلی میان قسمت اول و قسمت سوم این پیمان برقرار کرد... اگر خداوند کتاب و حکمت را ب انبیا ندهد، انبیا چطور اون ایمان و نصرت عظیم در آخرالزمان را انجام بدهند؟ ایمانی که در صحنه عظیم آخرالزمان بخواهد چنان استقرار داشته باشد که آن نصرت عظیم از درون آن شکل بگیرد. ( تازه آنجا هم به چالش کشیده می شود... حَتّی إِذَا اسْتَیْأَسَ الرُّسُلُ وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ کُذِبُوا جاءَهُمْ نَصْرُنا فَنُجِّیَ مَنْ نَشاءُ وَ لا یُرَدُّ بَأْسُنا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمینَ (یوسف 110) تا آنجا که رسولا مایوس شدند و گمان کردند که به آن ها دروغ گفته شده است... و در این هنگام یاری ما به سراغ آن ها آمد... یعنی صحنه چنان سنگین می شود که حتی خواص انبیا یعنی رسولان هم در ان صحنه آخرالزمان کم می آورند)

جالب است! یهودیان نیز در تلمود خودشان گفته اند که تمام دوران نبودت انبیا برای ماشیح بوده است...

این آیه دقیق ان را مطرح می کند. تمام دوران انبیا برای اینکه لتومنن به و لتنصرنه... نبوت برای مهدویت... حالا به نظر می رسد باید نگاه هایمان را عوض کنیم... خدایا سربازان مهدی تو انبیا هستند...

خدایا انبیا در دوران رجعت ها بر می گردند تا خلیفه رسول را نصرت کنند... کاش ما فرهنگ جامعه مان را برای بازگشت آن ها آماده کنیم... خدایا اگر انبیا و ایمان عظیمشان برای سربازی مهدی توست پس ایمان های نداشته ما کجای پازل تو هست...؟

و اما در ایه سوم... آنجا که خواص از انبیا یعنی رسولان و خواص از رسولان یعنی اولوالعزم من الرسل مخاطب پیمان قرار می گیرند و میثاقی عزیم از آن ها گرفته می شود...

همان پیمانی که فرمود:

عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَال‏: فَثَبَتَتِ الْعَزِیمَةُ لِهَؤُلَاءِ الْخَمْسَةِ فِی الْمَهْدِی‏

عزم برای این پنج نفر در مهدی (عج) تثبیت شد...

پ.ن: مهدی جان... ای کسی که کل دوران انبیا سپری شد تا سربازان تو در عمق آماده شوند... ای کسی که انبیا سربازان شمایند... کوچکی های ما کجا و سربازان عظیم شما کجا... امید ما فقط به این است که جامعه مان را بهشت کنیم و تقدیمتان کنیم... که سفره ای برایتان به پهنای عالم پهن کنیم و به همه نشاند بدیم که سفره شما هیچ چیز کم ندارد...

اما شما با همه ی عظمتتان خودتان گفتید که خوب رفیقی هستید...

تولدتان مبارک باشد حضرت بابا... حضرت رفیق...(به مناسبت نیمه شعبان 94 نوشته بودمش...)

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۹۴ ، ۱۹:۵۶
علی...

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام بر مهدی امت ها و جمع کننده کلمات

السَّلَامُ عَلَى مَهْدِیِ‏ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ‏ الْکَلِم‏

سلام بر مهدی که عزم نسبت به او معیار سنجش رسولان و فضیلت اولولعزم قرار گرفت.

 عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَال‏: فَثَبَتَتِ الْعَزِیمَةُ لِهَؤُلَاءِ الْخَمْسَةِ فِی الْمَهْدِی‏

سلام بر مهدی که نامش میثاق انبیاء بود در عالم ذر.

وَ إِذْ أَخَذَ اللّهُ میثاقَ النَّبِیِّینَ لَما آتَیْتُکُمْ مِنْ کِتابٍ وَ حِکْمَةٍ ثُمَّ جاءَکُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَکُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ قالَ ءَ أَقْرَرْتُمْ وَ أَخَذْتُمْ عَلی ذلِکُمْ إِصْری قالُوا أَقْرَرْنا قالَ فَاشْهَدُوا وَ أَنَا مَعَکُمْ مِنَ الشّاهِدینَ (آل عمران-81)


عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى حَیْثُ خَلَقَ الْخَلْقَ خَلَقَ مَاءً عَذْباً وَ مَاءً مَالِحاً أُجَاجاً فَامْتَزَجَ الْمَاءَانِ

 فَأَخَذَ طِیناً مِنْ أَدِیمِ الْأَرْضِ فَعَرَکَهُ عَرْکاً شَدِیداً فَقَالَ لِأَصْحَابِ الْیَمِینِ وَ هُمْ فِیهِمْ کَالذَّرِّ یَدِبُّونَ إِلَى الْجَنَّةِ بِسَلَامٍ

 وَ قَالَ لِأَصْحَابِ الشِّمَالِ یَدِبُّونَ إِلَى النَّارِ وَ لَا أُبَالِی ثُمَّ قَالَ‏ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلى‏ شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیامَةِ

 إِنَّا کُنَّا عَنْ هذا غافِلِینَ‏ قَالَ ثُمَّ أَخَذَ الْمِیثَاقَ‏ عَلَى النَّبِیِّینَ فَقَالَ‏ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ‏ ثُمَّ قَالَ وَ إِنَّ هَذَا مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ

 وَ إِنَّ هَذَا عَلِیٌّ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ قَالُوا بَلَى فَثَبَتَتْ لَهُمُ النُّبُوَّةُ وَ أَخَذَ الْمِیثَاقَ‏ عَلَى أُولِی

 الْعَزْمِ أَلَا إِنِّی رَبُّکُمْ وَ مُحَمَّدٌ

 رَسُولِی وَ عَلِیٌّ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ أَوْصِیَاؤُهُ مِنْ بَعْدِهِ وُلَاةُ أَمْرِی وَ خُزَّانُ عِلْمِی وَ إِنَّ

الْمَهْدِیَ‏أَنْتَصِرُ بِهِ لِدِینِی وَ

 أُظْهِرُ بِهِ دَوْلَتِی وَ أَنْتَقِمُ بِهِ مِنْ أَعْدَائِی وَ أُعْبَدُ بِهِ طَوْعاً وَ کَرْهاً قَالُوا أَقْرَرْنَا وَ شَهِدْنَا یَا رَب‏...


السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّةَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مِیثَاقَ اللَّهِ الَّذِی أَخَذَهُ‏ وَ وَکَّدَه

سلام بر مهدی که خداوند از ارکان رسالت موسی(ع) را تذکر به دوران او قرار داد

وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسی بِآیاتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیّامِ اللّهِ إِنَّ فی ذلِکَ َلآیاتٍ لِکُلِّ صَبّارٍ شَکُورٍ(ابراهیم-5)

امیرالمومنین(ع): قوله: الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ، قال: الغیب یوم الرجعة، و یوم القیامة، و یوم القائم‏، و هی أیام‏ آل محمد.

و إلیها الإشارة بقوله: وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ‏، فالرجعة لهم، و یوم القیامة لهم، و یوم القائم‏ لهم، و حکمه إلیهم، و معول المؤمنین فیه علیهم.

سلام بر مهدی هم او که لوط رسول(ع) چنان شبانه روز در فضای او می تاخت که وقتی فشارها طاقتش را طاق کرد، او را صدا زد...

قالَ لَوْ أَنَّ لی بِکُمْ قُوَّةً أَوْ آوی إِلی رُکْنٍ شَدیدٍ (هود-80)

َ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‏ مَا کَانَ یَقُولُ لُوطٌ ع‏ لَوْ أَنَّ لِی بِکُمْ قُوَّةً أَوْ آوِی إِلى‏ رُکْنٍ‏ شَدِیدٍ- إِلَّا تَمَنِیّاً لِقُوَّةِ الْقَائِمِ‏ ع وَ لَا ذَکَرَ إِلَّا شِدَّةَ أَصْحَابِهِ فَإِنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ یُعْطَى قُوَّةَ أَرْبَعِینَ رَجُلًا وَ إِنَّ قَلْبَهُ لَأَشَدُّ مِنْ زُبَرِ الْحَدِیدِ وَ لَوْ مَرُّوا بِجِبَالِ الْحَدِیدِ لَقَطَعُوهَا لَا یَکُفُّونَ سُیُوفَهُمْ حَتَّى یَرْضَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ.

سلام بر مهدی که  حکومتش، از ابتدای خلقت انسان، آرزو و هدف همه خوبان بوده و هست.

دوباره و چند باره که نگاه می کنی ساختمان دلت می ریزد! این ها فقط قطره ای از دریای قرآن هستند و اما این قطره چقدر برای ما غریب است...؟ برترین نخبگان عالم برترین نشان های شان را بخاطر مهدی(عج)  بدست آورده اند...؟ الله اکبر! ابراهیم(ع) شبانه روزش عزم برای مهدی بوده است...؟ الله اکبر! بار الها! اگر بزرگان نظام هستی تو اینگونه برخورد می کنند پس ما کجای پازل عالم توهستیم...؟ بارالها اگر سخت ترین عزم ها برای مهدی تو بوده است پس ما چکار می کنیم...؟ چرا مهدی تو دغدغه ما نیست...؟ چرا هدف لحظه لحظه هایمان مهدویت نیست...؟ خدایا چرا قرآن تو فقط زینت طاقچه هایمان شده است...؟ چرا فضای تنفسمان همچون لوط تو از هوای آینده نیست...؟ خدایا... ای ولی مقتدر عالم... می شود در این ماه مبارک ما را به سمت مهدویت ولایت کنی...؟ می شود فهممان را نسبت به قرآن زیاد کنی؟ خدایا قسمتی عظیم از قرآن تو برای مهدی توست و ما اما فقط بقیه الله خیر لکم را دیده ایم... یا فاطر السماوات و الارض! تو مدتهاست که فرمان حرکت صادر کرده ای و ما هنوز نقشه راه نداریم... ما هنوز فقط بر سر حاشیه ها دعوا می کنیم... ما هنوز باور نکرده ایم که نقشه مهدویت را می شود از قرآن گرفت... بارالها می شود این شبها رقم بزنی تا به برای مهدی تو قرآن فهم کنیم... که فضای جامعه مان مهدویت باشد... بار الها...فضای مهدوی اخلاق مهدوی هم می خواهد...تقوای مهدوی هم می خواهد... می شود تو رقم بزنی...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۹۴ ، ۱۹:۴۹
علی...