أَیْنَ الْأَنْجُمُ الزّاهِرَةُ...؟

اذْهَبُواْ فَتَحَسَّسُواْ مِن یُوسُفَ

أَیْنَ الْأَنْجُمُ الزّاهِرَةُ...؟

اذْهَبُواْ فَتَحَسَّسُواْ مِن یُوسُفَ

۲ مطلب در آذر ۱۳۹۵ ثبت شده است

به نام او

پرده اول:

و وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ إِحْساناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ کُرْها... خبر شهادت حسین (ع) را قبل از تولدش به فاطمه(س) دادند... ناراحت بود، گریه کرد و راضی به تولد او نبود. صاحب رحمت به پیشش آمد و برایش خبری از غیب آورده بود... برایش گفته بود که اتفاقی در این امت خواهد افتاد که اگر خون حسین نباشد درهای امامت برای همیشه بر روی بشریت بسته خواهد شد... مادر(س) گریه کرده بود و فرموده بود که راضی شدم...

 

پرده دوم:

تمام توانش را آورده بود! دریای نور داشت پایین می آمد و او همه توانش را آورده بود! نباید می گذاشت چنین اتفاقی بیفتد. نباید می گذاشت که مردم به تبعیت از " نور الذی انزل معه" کشیده شوند... غدیر نباید اتفاق می افتاد و ابلیس خوب می دانست و از مدت ها قبل تمام توانش را با محوریت یهود به صحنه کشانده بود...! شجره ملعونه مدت ها بود که ریشه دوانده بود و پیامبر تمام سعیش را در مبارزه بکار گرفت! در زمان حضورش در مدینه تکلیف یهود را یکسره کرده بود و بارها و بارها قلعه های ظاهری و درونی آن ها را دچار تزلزل کرد... اما ابلیس تمام توانش را با فتنه یهود برای غدیر آماده کرده بود... اصلا برای همین هست که در آیات غدیریه سوره مائده خداوند ناگهان خطابه را عوض می کند و بحث اهل کتاب را پیش می کشد که کاش به دین های خودتان باقی می ماندید ولی به "ما انزل الیک من ربک" که همان ولایت علی (ع) بود ایمان می آوردید... و در آخر برای پیامبرش گفته بود که " قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ لَسْتُمْ عَلی شَیْ‏ءٍ حَتّی تُقیمُوا التَّوْراةَ وَ اْلإِنْجیلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ وَ لَیَزیدَنَّ کَثیرًا مِنْهُمْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ طُغْیانًا وَ کُفْرًا فَلا تَأْسَ عَلَی الْقَوْمِ الْکافِرینَ " (مائده-68) ای پیامبر به اهل کتاب بگو که شما هیچ نیستید مگر آنکه به تورات و انجیل و آنچه از جانب خدایتان نازل شد ایمان بیاورید... و در ادامه خداوند خود فرمود که ای پیامبر بدان که این امر طغیان و کفر آن ها را در پی دارد...


پرده سوم:

اهل کتاب طغیان کردند، شجره ملعونه فتنه کرد... طوری که فرمود وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی الْقُرْآنِ وَ نُخَوِّفُهُمْ فَما یَزیدُهُمْ إِلاّ طغیانا کبیرا... سقیفه برپا شد! یهود، همان ها که پیامبر را قبل از ولادتش می شناختند آن چنان که فرزندانشان را و خداوند در باره شان گفته بود "یَعْرِفُونَهُ کَمَا یَعْرِفُونَ أَبْنَاءهُمْ"، همان ها که گفته بودند دسته خدا بسته است و خداوند برایشان فرموده بود که "وَ لُعِنُوا بِما قالُوا بَلْ یَداهُ مَبْسُوطَتانِ یُنْفِقُ کَیْفَ یَشاءُ وَ لَیَزیدَنَّ کَثیرًا مِنْهُمْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ طُغْیانًا وَ کُفْرًا" همان ها با بعضی از مسلمانان امت دست به دست هم گذاشتند و در مقابل غدیر فتنه ای عظیم بپاکردند... فتنه ای که دیواری بلند و قطور در مقابل خورشید بنا کرد تا بتواند همیشه تاریخ را در ظلمت محض قرار دهد...


پرده چهارم:

تاریکی کم کم همه جار را گرفته بود... طغیان کبیر شجره ملعونه و همراهی مردم باعث شده بود تا تمام تاریخ در ظلمت محض قرار بگیرد و این بین باید اتفاقی عظیم می افتاد... آنقدر عظیم که بتواند در مقابل طغیان کبیر قد علم کند و این دیوار قطور را برای همیشه از سر راه بردارد...

دو نفر مجرایی شده بودند تا شجره ملعونه حجاب هایی عظیم در عوالم ایجاد کنند و حالا نیاز بود تا دو ثارالله به میدان بیایند و این حجب را پاره کنند. السلام علیک یا ثار الله وابن ثاره...

حسین(ع) در شب قدر سال 61 هجری برای خود و یارانش شهادت را امضا کرد تا برای همیشه حجاب های عظیم تشکیل شده در عوالم را از بین ببرد و راه را برای ادامه امامت و تشکیل حکومت حقه باز کند... اصلا همان شد که مولایمان امام حسن عسکری(ع) برایش فرموده بود: "اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِحَقِّ الْمَوْلُودِ فِی هَذَا الْیَوْمِ الْمَوْعُودِ بِشَهَادَتِهِ قَبْلَ اسْتِهْلالِهِ وَ وِلادَتِهِ... الْمُعَوَّضِ مِنْ قَتْلِهِ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ نَسْلِهِ..."


پرده پنجم:

یهود حالا مدت هاست که شده است بازویی برای ابلیس! حالا مدت هاست که دوباره قصد فتنه کرده است و اینبار هم هستند مجراهایی از امت اسلام تا در همان نقشه ها به خوبی نقش بازی کنند...

و باز هم اثر ثارالله هست که با حجاب ها می جنگد تا راه را برای اصلاح امت جدش رسول الله(ص) باز کند و همه عالم را برای مهدی(عج) حرکت بدهد...

مولا جان! ما شهادت می دهیم که اربعین شما مصداقیست از همان آیه ای که فرمود" یرِیدُونَ لِیُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ" آن ها می خواهند نور خدا را با دهان خاموش کنند اما خدای حسین(ص) نورش را تام می کند...

حسین جان اگر شما نبودید مسیر امامت برای همیشه بر روی ما بسته می شد و در تاریکی محض جان می دادیم.

مولا جان! اگر شما برای خودتان امضا نمی کردید تا اینگونه خونتان جاری شود ما مستضعفین فی الارض هیچگاه امید شنیدن صدای مهدی را نداشتیم.

مولا جان! چگونه نعمت شما را شکر کنیم؟ حسین جان چگونه شکر کنیم که باز هم نورتان را بیشتر کرده اید و ماجرای عظیم اربعین را رقم زده اید تا تمام حق طلبان عالم به خود بیایند و در مقابل فتنه ابلیس که باز هم با محوریت یهود و دست و بازوی بعضی از خیانتکاران جهان اسلام درحال اجراست بایستند...؟

مولا جان! نمی دانم چرا  مسئولین دولت جمهوری اسلامی ایران یاد نگرفته اند تا نعمت وجود شما را شکر کنند؟ تا حتی یکبار هم که شده از ولایت شما بگویند... مولا جان! به تصریح آیات قرآن اصرار در جلب رضایت یهود و نصارا به معنی خروج از ولایت الله است و داخل شدن به ولایت یهود... مولا جان! ما را چه شده است که حالا برایمان می گویند که چرا به شکرانه لبخندهای منحوس یهود شکر نمی کنید؟ مولا جان کسی انوار عظیم شما را ندید و حالا مسئولین ما ناراحتند که چرا نعمت داخل شدن به فتنه یهود را کفران کرده ایم و حق شکرش را ادا نکرده ایم...؟

ما شهادت می دهیم که با تمام توان بایستیم تا نشان دهیم فقط و فقط تحت ولایت شما هستیم... ما شهادت می دهیم که تا آخرین نفس نشان دهیم از آن هایی نیستیم که فرمودید: مردم بندگان دنیایند و تا زمانی که دین معیشتشان را تامین کند دور آن می گردند و زمانی که به بلا امتحان شوند چقدر دینداران کم هستند... ما شهادت می دهیم تا نشان دهیم از کربلا درس مذاکره نگرفته ایم بلکه فهمیده ایم تا چطور باید تحت ولایت شما نفس کشید و در قبال فتنه قد علم کرد.

حسین جان! دلمان می خواهد نشان دهیم که رضایت یهود را جستجو کردن و تحت ولایت یهود رفتن ضلالت محض است و نعمت فقط نور شماست که هر لحظه بیشتر می شود و جبهه حق را برای مهدی سازمان دهی می کند...

حسین جان! می شود که ما را برای مهدی(عج) راهی کنید...؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۹۵ ، ۱۹:۱۱
علی...

الحمد لله رب العالمین...

چه بسیار جوانان ارزشمندی که با نگاهی وسیع و تمدنی به جبهه های نبرد شتافتند و در این پیروزی بزرگ سهیم بودند. یادشان گرامی است و نامشان پر نور!

همانان که در وصیت نامه های نورانیشان چیزهایی نوشتند که دل های ما را به لرزه در می آورد و انگار که تلنگری می شود برای بیدار شدن از خواب های سنگینمان... وقتی که فرموده بود:" وقتی به غفلت‌ها و بیخیالی‌های خودم در زمانی که باید به یاری دین تو و انقلاب تو می‌پرداختم فکر می‌کنم، این آرزو برایم بزرگ می‌آید. اما لطف و کرم تو بزرگتر است. در دوران زندگی‌ام سعی کردم هیچ موضوع شخصی را از شما نخواهم و برای هیچ موضوع دنیایی شما را قسم ندهم، اما الآن در حرم جدت امام رضا(ع) شما را به مادرتان قسم می‌دهم که همه‌ی جوانان این انقلاب اسلامی را و در آخر این حقیر عاصی را برای نصرت خودتون تربیت کنید و برای سربازی خودتان به کار بگیرید."


پروردگارا جبهه ما گر چه اندک است و گاهی متشتت! اما خرسندیم که دست غیبی ولیت، بن بست ها را می شکافد، تحولات را می آفریند، عزت را به ارمغان می آورد، و خضوع و ستایش را بر پیشانی مومنان حک می کند! دیروز خرمشهر، بستان، سوسنگرد... امروز لبنان، عراق، یمن، شام. و در این میانه «حلب» نگین مقاومت شد تا آزادیخواهان عالم بدانند که اگر تمامی قدرت ها نیز پشت به پشت هم گرد آیند، دست ولی حق، بر آنان چیره خواهد شد! تا پاک طینتان و منصفان ببینند که جبهه باطل زبون است و جبهه حق، به پشتوانه ولیش قدرتمند و اثرگذار است.


خدا بخواهد نصرت خود را نصیب مومنین کند، زمان و مکان بی معنا می شود.

 اثبات بدعهدی کدخدا در برجام و آزادی حلب هر دو نصرت خداست.

باشد که پند بگیریم..


امروز کلید معادلات بر پاشنه ای دیگر خواهد چرخید. آیا متفکران از فرصت های ایجاد شده خدایی بهره خواهند برد؟ همان فرصت هایی که رسول خدا فرمود:" ان لربکم فی ایام دهرکم نفحات الا فتعرضوا لها"، در روزهای شما از طرف پروردگارتان نفحه هایی هست، آگاه باشید وخودتان را در معرض آن ها قرار دهید.


مدتی پیش، رهبر گرانقدرمان، امید خود را معطوف صاحب نظران و اندیشمندان کردند و سیاستمداران عالم را از صحنه های موجود عقب خواندند وقتی که فرمودند:"مسلمانان با همت خود تمدن نوین اسلامی را برپا کنند. این خطاب به علما و رشنفکران جهان اسلام است که غرب را قبله خود نمی دانند. من دیگر امید چندانی به سیاستمداران جهان اسلام ندارم."! سیاسیون عالم، اینک ضمن دلهره و عصبیت توامان! لبخندهای دیپلمات گونه خویش را بر چهره خواهند نشاند و باز نیز مسیر دیگری را برای حیله خواهند گشود. اینکه سیاستمداران ما چه می کنند، موضوع مطالعه این نوشته نیست، اما اندیشمندانی که نور اربعین حسینی ع را رصد کرده اند، دلهایشان هر ساله پیش از گام ها، مهمان سرزمین نینوا شده است، یقینا این فتح را بی ارتباط با فتوحات سال های اخیر جبهه حق نمی شمارند و یقینا فتح الفتوح حلب را کوچکتر از فتح خرمشهر عزیز نمیدانند که امام راحلمان در آن زمان بر دست و بازوی بسیجیان و.. بوسه زد که دست قدرت حق از آستین آنان بیرون آمد و آنان به آرم ما رَمَیْتَ إذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اللَّه رَمى‏ مفتخر دانست! آری اینچنین بود که خرمشهر را خدا آزاد کرد و امروز نیز خاطره آن روزهای شیرین برای انقلاب ما تکرار می گردد اما در عرصه ای وسیع تر! عرصه ای که اندیشه و نقشه راه خود را می طلبد و اندیشمندانی هوشمند که در دنیای ظلمانی امروزین، صرفا به نور خدایی می نگرند که؛ المومن ینظر بنور الله...

پ.ن: نوشته شده توسط عزیزی بزرگوار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آذر ۹۵ ، ۱۰:۱۷
علی...