أَیْنَ الْأَنْجُمُ الزّاهِرَةُ...؟

اذْهَبُواْ فَتَحَسَّسُواْ مِن یُوسُفَ

أَیْنَ الْأَنْجُمُ الزّاهِرَةُ...؟

اذْهَبُواْ فَتَحَسَّسُواْ مِن یُوسُفَ

انتخابات در فاطمیه

جمعه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۴، ۰۷:۱۷ ب.ظ

دانشگاه این روزها اعصابم را بهم می ریزد... تشکل هایی که فقط تشکیل می شوند تا خراب کنند...

یادم هست روز تاسیس یکیشان با یکی از موسسانش صجبت می کردم که فلانی می ترسم که این تشکل هم مثل اون چندتای دیگر هدفی جز مخالفت با بسیج نداشته باشند و اصلا پوچ پوچ باشد هدفش! گفتم می ترسم این هم بر بخورد بین بازی های سیاسی و اصلا یادش برود مشکلات رو... گفتم می ترسم تمام دغدغه این یکی هم بشود مخالفت با حزب اللهی هاو اصلا حتی فکر هم نکنند که سر چه دعوا می کنند... خیلی ترسیدم و خیلی گفتم اما او گفته بود که خیالت تخت، این قرار است از بیرون دعواهای سیاسی و احمقانه و حزبی مشکلات جامعه را رصد کند و به سوی اینده پیش برود و با رعایت اصول برای اصلاح تلاش کند و اصلا دین را برگرداند به جامعه...

حالا کمتر از یکسال می گذرد که سه تایشات شدند انگار یک تشکل و غرق در رقابت برای سقوط...حالا با غصه ای عمیق از کنار برد هایشان میگذرم که یک پوستر را زدند و ...

دلم میخواهد برای یکی شان بگویم اخه مومن حواست هست دور و بریهایت چقدر با تو فرق می کنند...؟ صرف اینکه هرد دو مخالف بسیجید باید با هم متحد شوید؟ تفاوت های زمین تا آسمانتان چه می شود پس... دلم میخواهد خیلی چیزها بهش بگویم، اصلا دلم میخواهد بغلش کنم و دل سیر برایش حرف بزنم اما حرفهایم را میخورم و لبخند تحویل بردهایشان می دهم و می گذرم... 

این روزها جو انتخابات است... جبهه اصولگرایان هم شعار انتخاب کرده است... شعار را نگاه می کنم نشانی از ارمان نیست...نشانی از امت واحده ندارد... اصلا دلم می گیرد!

فاطمه جان این شب ها شب های شماست... که دوباره بر می گردید و اسمان شهرمان را ستاره باران می کنید... می شود شما به شعارهای ما نگاه نکنید و بازهم دست بکشید به سر مردم این کشور... می شود نامردی های تبلیغاتیمان را نگاه نکنید و پناهمان بدهید زیر چادرتان... می شود نبینید که چطور یادمان رفته است که برنامه مهدی شما چیست و ما برای لبخندهای امریکا دلتنگ می شویم... می شود مثل همیشه رحمت ببارید بر سر این مردم؟

نمی دانم چقدر خیال پردازانه است اما کاش می شد که کسی از بهره از روح القدس در برنامه هایش می گفت... کسی از تشکیل امت واحده حرف می زد، کسی امام شب قدر را حاکم عالم می دانست و شعارهایش را برای او بکار می گرفت... اصلا کسی می امد و می گفت مجلس باید خودش را برای دیدار امام(ع) اماده کند... باید سعی کند اقتصاد را به بهترین نحو درست کند تا ایران بشود محور مستحکم مقاومت...بشود محور اجتماع امت واحده... بشود مصداق ایرانی که خدا در سوره ماءده وعده داده... فاطمه جان کاش نور شما در شعارهایمان بود...

پ.ن: نمی دانم اما اسم انتخابات خبرگان هم می اید دلم می ریزد...خدایا...

پ.ن2: فاطمه جان این انتخابات در نور شما برگزار میشود میشه شما با نور خودتون اصلاحش کنید و بهترین نتیجه را رقم بزنید؟ وقت کم است، چیزی تا تشکیل امت واحده نمانده است ما انگار تازه یادمان افتاده همه چیز به دست امریکا حل میشود... اصلا انگار نه انگار که "الله ولی الذین امنوا..." ،اصلا انگار نه انگار که شما مادر مهربان این امتید و همه چیز در دستان شماست... 

پ.ن3: فاطمه جان دستمان را میگیرید؟ خواهش می کنم... شما فطم کننده از اتش هستید... مادر جان ببنید چطور دست و پاهایمان در زنجیرهای اتش دنیا گرفتار شده است... میشود این شب ها دستمان را بگیرید و جدایمان کنید...

پ.ن4: شب دفن امسال نزدیک است...چیزی نمانده کاش این یکی را از دست ندهم...


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۱۱/۳۰
علی...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی